Web Analytics Made Easy - Statcounter

باشگاه خبرنگاران جوان - «میرزا عبدالغفار اصفهانی» معلم ریاضی مدرسه دارالفنون بود و در حساب و هندسه و نجوم و جغرافی و نقشه‌برداری استاد بود و لقب نجم‌الدوله و نجم‌الملک داشت در دربار ناصرالدین قاجار؛ «عبدالغفار که مقدمات علوم را نزد پدر فرزانه‌اش ملاعلی محمد اصفهانی آموخته بود، همزمان به تکمیل ریاضیات قدیم پرداخت.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

سپس در دارالفنون ریاضیات جدید و شاخه‌هایی از علوم جدید را آموخت تا آنجا که سرانجام در ریاضیات و نجوم و تکلم، استاد شد و بر زبان‌های فرانسوی و انگلیسی تسلط یافت. وی دروسی مانند حساب و هندسه، جبر و مقابله، جغرافیا، مثلثات، نقشه‌کشی، مساحی و تقسیم اراضی، راه‌سازی، پل‌سازی و قلعه‌سازی را در نخستین مدرسه مدرن ایران تدریس می‌کرد».

هر بار هم ناصرالدین قاجار در سفر فرنگ با پدیده‌های جدید آشنا می‌شد یا می‌شنید که فلان کار را در فلان جای دنیا انجام داده‌اند با نجم‌الدوله مشورت می‌کرد که ببیند در ایران هم می‌توان آن کار را انجام داد یا خیر. نتیجه هم اینکه خیلی از کار‌ها را نجم‌الدوله بود که برای اولین‌بار در ایران انجام داد.

گوشه صفحه تقویم نوشت...

تا قبل از سال ۱۲۶۵ شمسی در ایران تقویم رسمی، هجری قمری بود و برخی منجمان و اهل علم نیز از «تقویم جلالی» خبر داشتند؛ همان تقویم معروف که دقیق‌ترین تقویم جهان است و به‌دستور «جلال‌الدین ملکشاه سلجوقی» و توسط دانشمندان مشهوری نظیر «عمر خیام» تدوین شده بود. مبدأ این تقویم نیز سال جلوس ملکشاه بر تخت پادشاهی یعنی سال ۴۵۸ شمسی بود. در آن دوره استفاده از تقویم هجری قمری برای محاسبه زمان‌بندی امور کشاورزی، اخذ مالیات و همچنین امور تجاری دشوار بود؛ چون ماه‌های آن در فصول مختلف سال گردش می‌کرد و نگه داشتن حساب دقیق این تغییراتِ تقویمی کار آسانی نبود.

از سوی دیگر مردم عادی با تقویم شمسی یا همان جلالی نیز سروکار نداشتند و وضعیت این‌گونه بود که: «بعد از دایر شدن گمرک در ایران و تصدی خارجی‌ها در گمرکات و مالیه ایران، اختیار سال شمسی برای امور مالیه دولت لازم شد. خارجی‌ها از مردم سوال کردند سال چندم شمسی است؟ هیچ در دست نبود. مردم گفتند که در سال‌های منجمین [در تقویم و محاسبات منجمین]، بروج حمل، ثور و ... هست که آنان می‌دانند».

در چنین شرایطی، نجم‌الدوله محاسباتی انجام داد و مبدأ تقویم جلالی را به سال هجرت برد و تقویم هجری شمسی متولد شد؛ «عبدالغفار در سال ۱۳۰۳ هجری قمری مطابق با سال ۸۰۸ جلالی، در گوشه صفحه تقویم اشاره‌ای به سال هجری شمسی کرد و نوشت: سال ۱۲۶۵ هجری شمسی».

این تقویم بعد‌ها در دوران مشروطه بنا به تصویب مجلس شورای ملی مبدأ محاسبات مالی قرار گرفت و از سال ۱۳۰۴ شمسی نیز نام بُرج‌هایش از حمل و ثور و جوزا و... به ماه‌های فروردین و اردیبهشت و خرداد... تغییر کرد و شد تقویم رسمی ایران. تقویم ابداعی نجم‌الدوله که «هجری شمسی بُرجی» نامیده می‌شود در افغانستان نیز تقویم رسمی است.

نخستین نقشه دقیق طهران و سرشماری در پایتخت

نجم‌الدوله نخستین نقشه دقیق طهران را هم کشید. این نقشه که چهارمین نقشه دارالخلافه ناصری، ولی نخستین نقشه دقیق و مطابق اصول نقشه‌کشی مدرن بود، هنوز هست و در کتابخانه ملی نگهداری می‌شود. قسمت جالب ماجرا هم اینکه به‌گواهی تاریخ: «وی فواصل کوچه‌ها و خیابان‌های موجود در این نقشه را صرفا با راه‌رفتن اندازه گرفته است». دیگر اینکه وی نخستین سرشماری تاریخ ایران را در سال ۱۲۴۶ شمسی در طهران به همراه ۸ نفر از شاگردانش در کمتر از ۲ ماه انجام داد و معلوم شد جمعیت دارالخلافه ۱۵۵ هزار نفر است.

نجم‌الدوله تألیفات متعددی دارد؛ از جمله کتاب «قانون ناصری» که به نجوم اختصاص دارد. وی کتابی مشهور به «مجموعه علوم ایرانی» هم تدوین کرد که شامل ۴ نسخه خطی درباره اصول و روش‌های کشاورزی و همچنین شرح مفصل آنهاست و به قول خودش: «این مجموعه را محض خدمت به ملت و انتشار معارف ایرانی در امور فلاحت درصدد جمع‌آوری و تصحیح برآمد [برآمدم]به‌قدر وسع، چرا که این نسخه‌ها منحصربه‌فرد بود و تعدد نداشت تا از روی مقابله، تصحیح و تکمیل شود و بعضی لغات آن را شرح نمود [شرح نمودم]و چنانچه نظر به بعضی نواقص، دیگر این صدد برنمی‌آمد [این کار انجام نمی‌شد]شاید به‌کلی از میان می‌رفت». این کتاب در کتابخانه مجلس موجود است.

خلاصه اینکه نجم‌الدوله از این‌جور کار‌ها و خدمات زیاد دارد در کارنامه عمر؛ از آن آدم‌های به‌دردبخور بود در تاریخ ایران.

وی که از پایه‌گذاران دانش ریاضی نوین در ایران بود، عاقبت در سال ۱۲۸۷ شمسی درگذشت و در مقبره صفاییه شهرری آرام گرفت؛ روحش شاد.

منبع: فارس

انتهای پیام/

منبع: باشگاه خبرنگاران

کلیدواژه: هجری شمسی قاجاریه هجری شمسی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۴۳۵۳۲۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

ما جز با رعیتِ خود دیگر با کسی جنگ نداریم!

تین نیوز

این قول از ناصرالدین شاه فقط در کتاب "تاریخ بیداری ایرانیان" از ناظم الاسلام آمده است. ناظم الاسلام از روحانیون روشنفکر بود و کتاب او یکی از منابع اصلی تاریخ مشروطه به شمار می رود. کلاً مخالف سلطنت سنتی قاجار و به خصوص ناصرالدین شاه بوده است.ولی این دلیل نمی شود که دروغ گفته باشد. در حقیقت، به نظر من اگرچه در تاریخ نگاریش غرض داشته، ولی احتمالاً مرض نداشته و دروغ از خودش در نمی آورده. به هر حال، برویم سراغ خود کتاب و داستان را کامل آنجا بخوانیم . آنجا صحبت از یک "آقاشیخ علی" نامی است که به زعم ناظم الاسلام بسیار دانشمند بوده است و این نقل قول از شاه از طرف این آشیخ علی نقل شده است!از کتاب:

 "آن مرحوم [آقا شیخ علی] گفت می توانم کالسکه ای اختراع کنم که او را کوک کنند یک فرسخ راه را طی کند،آن وقت چند دقیقه بایستد از چهار طرف درهای آن باز شود، از هر طرفی چند گلوله توپ خالی شود، آن وقت درهای آن بسته شود و به مکان خود برگردد، لکن اظهارِ این صنعت وقتی خواهد بود که پادشاه تهیّه ٔ قشون خود را دیده و متقبّل شود که با یکی از دوَل دشمن جنگ کند، لااقل شهرهای ایران را پس بگیرد. ناصرالدّین شاه گفت ما جز با رعیتِ خود دیگر با کسی جنگ نداریم و به اندازهٔ آن ها هم توپ داریم. لذا دماغ آن مرحوم سوخته و رفت در مازندران و در آنجا مشغول رعیتی و زراعت شد..." (تاریخ بیداری ایرانیان، ناظم الاسلام کرمانی، به اهتمام علی اکبر سعیدی سیرجانی، بخش اوّل، ص ۱۴۷)

عجب!کالسکه ای که کوک شود و یک فرسخ (حدود ۶ کیلومتر) برود و بعد به طور خودکار درهایش باز شود و در چهار طرف شلیک کند، و سپس همان یک فرسخ را (لابد با همان کوک) برگردد! شما را نمی دانم، ولی من که یاد خودرو آبسوز افتادم. احتمالاً حتی یکبار هم عملکرد توپ های آن زمان را هم از نزدیک ندیده بوده است (برعکس شاه، که درس نظامی دیده بود و حتی در کار با توپ و جهت گیری گویا تبحری داشته).

ولی کرامات آقاشیخ علی فقط همین مقدار نبوده است. در همان قسمت از همان کتاب ناظم الاسلام، جناب آشیخ علی ادعاهای دیگر هم داشته است که اینبار مرا به یاد مستعان 110 و کرونایاب انداخت. جناب آشیخ ساعتی به اسم شب کوک اختراع کرده بودند که: "هر کس آن اسم را بداند بی خطر بگذرد، و الا به چنگال ساعت گرفتار شود!" همچنین تفنگ ته پر را ایشان اختراع کرده بود، که ناصرالدین شاه به خاطر آن او را از ابوعلی سینا دانشمندتر دانست، ولی مع الاسف با بی حزمی آن را به خارجه می فرستد و فرنگیان آن را کپی می کنند! 

البته دانش وسیع آقاشیخ علی فقط محدود به اختراعات نبوده، بلکه شخص ایشان ادیسون و جفرسون را در خود جمع کرده بوده است!پس کتابی نوشته در"قانون اسلام از عبادات و سیاسیات و عادات و معاملات" که در آن وظایف کلیه اصناف و طبقات خلایق و مقامات دولتی  را هم شرح کرده،چنانچه اگر به آن کتاب عمل می شد ایران گلستان می شد! اما امین السلطان به شاه هشدار داد که اجرای آن قدرت شاه را از بین می برد، پس شاه خائف شد و نکرد!

ملتفید که داستان چیست! مشخص است که این آشیخ علی یک لافزن رویافروش بوده، احتمالا نصف متوهم،نصف شارلاتان! ترکیب مخترع ماشین آبسوز و (مثلاً) بیژن عبدالکریمی! سَلَف کامل همین مغزهای پربادی که در صد سال گذشته فراوان داشتیم. از همان "مخترعانی" که اگر توانستند ابلهان دولتی را می فریبند، و اگر نتوانستند ناله سر می دهند که چرا دولت از آنها و اختراعات بی بدیل شان حمایت نکرده است. ناصرالدین شاه شخصیت باهوش این داستان است که خیلی راحت می فهمد با کی طرف است و او را دست به سر می کند. اما ناظم الاسلام خیلی راحت فریب خزعبلات این شخص را می خورد! ناظم الاسلام اگر امروز بود می شد همان کارگردان تلویزیونی که مخترع خوروی آبسوز را به تلویزیون آورد، یا همان سردار سپاهی که با مستعان 110 خود را مسخره عام و خاص کرد.

حالا بالاخره آیا جمله فوق را ناصرالدین شاه گفته یا نه؟! کی می داند! اصلاً مهم نیست! یک لافزن دروغگو یا متوهم داستانی سرهم کرده است.ممکن است اصلا شاه چنین چیزی نگفته باشد، یا شاید هم به شوخی خواسته یک آدم گیر را از سر خودش باز کند. وقتی در بقیه سخنان مستند ناصرالدین شاه و اعمالش چیزی وجود ندارد که چنین احساس وطرز تفکری را نشان دهد، اصلاً و واقعاً اصلاً مهم نیست که آشیخ علی راست گفته یا دروغ! چیزی که مهم است این است که چگونه روشنفکران ما از آن زمان عاشق باد و گزافه گویی و رویافروشی بودند.مهم این است که هر روز با پخش مطالبی سخیف از راست و دروغ ، باید نیشی به آخرین پادشاه سنتی کشور زده شود، و همه هم با بدون هیچ دید انتقادی آنها را باور می کنند و منتشر می کنند.

آخرین اخبار حمل و نقل را در پربیننده ترین شبکه خبری این حوزه بخوانید

دیگر خبرها

  • ما جز با رعیتِ خود دیگر با کسی جنگ نداریم!
  • جنبش‌های سده‌های دوم و سوم هجری بیش‌تر تقابل ایرانی – ایرانی بود نه ایرانی - عربی
  • تقویم روز و اوقات شرعی گیلان، ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۳
  • تقویم و اوقات شرعی جمعه ۱۴ اردیبهشت ماه ۱۴۰۳ به افق قم
  • بنزما به خانه برگشت؛ پیگیری درمان کریم در کمپ تمرینی رئال مادرید
  • تقویم و اوقات شرعی پنجشنبه ۱۳ اردیبهشت ماه ۱۴۰۳ به افق قم
  • سرگذشت فارسی‌زبانان آسیای میانه /نگاهی به کتاب «تاریخ تاجیکان ورارود»
  • تقویم و اوقات شرعی چهارشنبه ۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۳ به افق قم
  • تقویم روز و اوقات شرعی گیلان، ۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۳
  • فراخوان سی‌ودومین جایزه جهانی کتاب سال منتشر شد